معنی فارسی soko
B2سوکو، بازار یا مکان تجمع برای خرید و فروش کالا در یک جامعه محلی.
A marketplace or meeting place for trading goods in a community.
- NOUN
example
معنی(example):
بازار در شهر به عنوان سوکو شناخته میشد.
مثال:
The market in the town was known as the soko.
معنی(example):
مردم در سوکو جمع میشدند تا کالاها را مبادله کنند.
مثال:
People gathered at the soko to trade goods.
معنی فارسی کلمه soko
:
سوکو، بازار یا مکان تجمع برای خرید و فروش کالا در یک جامعه محلی.