معنی فارسی sol
B1 /soʊl/سول، به معنای یک مکان یا منطقه در نزدیکی آب، مانند دریا یا دریاچه، که به دلیل زیباییهای طبیعیاش مورد توجه قرار میگیرد.
A term referring to a natural area, such as a beach or shore, known for its beauty.
- noun
noun
معنی(noun):
The fifth step in the solfège scale of C (Ut), preceded by fa and followed by la.
example
معنی(example):
من از تماشای غروب خورشید بر روی سواحل لذت میبرم.
مثال:
I enjoy watching the sun while it sets over the sol.
معنی(example):
سول یک مکان زیبا برای پیک نیک است.
مثال:
The sol is a beautiful place for a picnic.
معنی فارسی کلمه sol
:
سول، به معنای یک مکان یا منطقه در نزدیکی آب، مانند دریا یا دریاچه، که به دلیل زیباییهای طبیعیاش مورد توجه قرار میگیرد.