معنی فارسی solaristically
B1بهگونهای که مرتبط با انرژی خورشیدی باشد.
In a manner that relates to or utilizes solar energy.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه بهطور خورشیدی توسعه یافته است تا پایداری را تضمین کند.
مثال:
The project was developed solaristically to ensure sustainability.
معنی(example):
آنها خانههای خود را بهطور خورشیدی طراحی کردند تا هزینههای برق را کاهش دهند.
مثال:
They solaristically designed their homes to reduce electricity costs.
معنی فارسی کلمه solaristically
:
بهگونهای که مرتبط با انرژی خورشیدی باشد.