معنی فارسی soldierly
B2منظور از نظامی، ویژگی‌ها یا رفتارهایی است که به یک سرباز مربوط می‌شوند.
Having qualities characteristic of a soldier; disciplined, brave, and honorable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
In the way of, or appropriate to, a soldier.
مثال:
His soldierly demeanor stood him good stead in civilian life when vicissitudes would assail him.
example
معنی(example):
رفتار نظامی او احترام دیگران را جلب کرد.
مثال:
Her soldierly demeanor earned respect from others.
معنی(example):
او در طول مراسم حالت نظامی خود را حفظ کرد.
مثال:
He maintained a soldierly posture during the ceremony.
معنی فارسی کلمه soldierly
:
منظور از نظامی، ویژگی‌ها یا رفتارهایی است که به یک سرباز مربوط می‌شوند.
