معنی فارسی soldo

B1

سُلد، نوعی پول قدیمی که در برخی از نقاط اروپا استفاده می‌شد.

A historical monetary unit used in some parts of Europe.

noun
معنی(noun):

An Italian coin, formerly one-twentieth of a lira.

example
معنی(example):

او برای کار سختش یک سُلد دریافت کرد.

مثال:

He received a soldo for his hard work.

معنی(example):

سُلد در زمان‌های میانه یک ارز مهم بود.

مثال:

The soldo was an important currency in medieval times.

معنی فارسی کلمه soldo

: معنی soldo به فارسی

سُلد، نوعی پول قدیمی که در برخی از نقاط اروپا استفاده می‌شد.