معنی فارسی solecistically
B1به شکلی که شامل اشتباهات زبانی باشد.
In a manner that shows solecisms or grammatical errors.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور اشتباه زبانی صحبت میکرد و موجب سردرگمی همسالانش شد.
مثال:
She spoke solecistically, causing confusion among her peers.
معنی(example):
گزارش به طور اشتباه زبانی نوشته شده بود و پیگیری آن دشوار بود.
مثال:
The report was written solecistically, making it difficult to follow.
معنی فارسی کلمه solecistically
:
به شکلی که شامل اشتباهات زبانی باشد.