معنی فارسی solecizing
B1عملی که در آن فرد به اشتباهات زبانی دچار میشود.
The act of making a solecism.
- VERB
example
معنی(example):
سولکیزینگ میتواند شنوندگان را گیج کند.
مثال:
Solecizing can confuse the audience.
معنی(example):
به خاطر اشتباهات زبانیاش در مقاله مورد انتقاد قرار گرفت.
مثال:
He was criticized for solecizing in his essay.
معنی فارسی کلمه solecizing
:
عملی که در آن فرد به اشتباهات زبانی دچار میشود.