معنی فارسی solely

B2 /ˈsoʊl.li/

تنها، فقط، به‌طور انحصاری استفاده می‌شود برای توصیف چیزی که به طور خاص یا منحصر به فرد انجام می‌شود.

Only; exclusively; used to indicate that something is limited to one description.

adverb
معنی(adverb):

Alone; exclusively.

مثال:

The new chef was solely responsible for attending the grill.

example
معنی(example):

او تنها بر روی مطالعاتش تمرکز کرد.

مثال:

She solely focused on her studies.

معنی(example):

آنها تنها به تجربه‌شان برای تصمیم‌گیری تکیه می‌کنند.

مثال:

They solely rely on their experience for decision-making.

معنی فارسی کلمه solely

: معنی solely به فارسی

تنها، فقط، به‌طور انحصاری استفاده می‌شود برای توصیف چیزی که به طور خاص یا منحصر به فرد انجام می‌شود.