معنی فارسی soler

B1

عمل تعمیر یا تعویض زیرهٔ کفش.

To repair or replace the sole of a shoe.

example
معنی(example):

او می‌خواهد کفش‌هایش را قبل از پوشیدن تعمیر کند.

مثال:

He wants to soler his shoes before wearing them.

معنی(example):

سولر یک مهارت مهم برای کفاشان است.

مثال:

Soler is an important skill for cobblers.

معنی فارسی کلمه soler

: معنی soler به فارسی

عمل تعمیر یا تعویض زیرهٔ کفش.