معنی فارسی solicitously
B1به طرز نشاندهنده نگرانی و توجه به دیگران.
In a manner showing concern or care for someone.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با نگرانی پرسید که آیا به کمکی نیاز دارد.
مثال:
She solicitously asked if he needed any help.
معنی(example):
او با نگرانی در طول طوفان از دوستانش خبر گرفت.
مثال:
He solicitously checked on his friends during the storm.
معنی فارسی کلمه solicitously
:
به طرز نشاندهنده نگرانی و توجه به دیگران.