معنی فارسی solidarizing

B1

همبستگی کردن، به معنای ایجاد یک حس مشترک و حمایت از یکدیگر در یک هدف یا فعالیت.

The act of coming together and supporting others in a common cause.

example
معنی(example):

جامعه در حال همبستگی برای حمایت از خیریه محلی است.

مثال:

The community is solidarizing to support the local charity.

معنی(example):

آنها برای حقوقشان با معترضان همبستگی نشان می‌دهند.

مثال:

They are solidarizing with the protesters for their rights.

معنی فارسی کلمه solidarizing

: معنی solidarizing به فارسی

همبستگی کردن، به معنای ایجاد یک حس مشترک و حمایت از یکدیگر در یک هدف یا فعالیت.