معنی فارسی solidification

B2

عمل تبدیل یک ماده از حالت مایع به حالت جامد به دلیل کاهش دما یا تغییرات دیگر.

The process of becoming solid; the act of solidifying.

example
معنی(example):

جامد شدن لاوا اشکال زمین‌سازی جدید ایجاد می‌کند.

مثال:

The solidification of lava creates new landforms.

معنی(example):

فرآیند جامد شدن فلزات در تولید بسیار حائز اهمیت است.

مثال:

The solidification process of metals is crucial in manufacturing.

معنی فارسی کلمه solidification

: معنی solidification به فارسی

عمل تبدیل یک ماده از حالت مایع به حالت جامد به دلیل کاهش دما یا تغییرات دیگر.