معنی فارسی solymaean
C2مربوط به فرهنگ و تمدن سولیما و ویژگیهای خاص آن.
Relating to the culture and characteristics of the ancient civilization of Solyma.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرهنگ سولیما در دره به مدت قرنها شکوفا شد.
مثال:
The solymaean culture thrived in the valley for centuries.
معنی(example):
باستانشناسان آثار سولیما را مطالعه میکنند تا درباره تمدنهای گذشته بیشتر بدانند.
مثال:
Archaeologists study solymaean artifacts to learn about past civilizations.
معنی فارسی کلمه solymaean
:
مربوط به فرهنگ و تمدن سولیما و ویژگیهای خاص آن.