معنی فارسی som.

B1

نقطه پایانی که ممکن است به معنی خلاصه‌سازی یا جمع‌بندی باشد.

A term often used to imply that a statement has reached its conclusion.

example
معنی(example):

یک راه معمول برای پایان دادن به یک جمله این است که بگویید 'som.'

مثال:

A common way to conclude a statement is to say 'som.'

معنی(example):

در ارتباطات کتبی، 'som.' می‌تواند نشان‌دهنده یک خلاصه باشد.

مثال:

In written communication, 'som.' can indicate a summary.

معنی فارسی کلمه som.

: معنی som. به فارسی

نقطه پایانی که ممکن است به معنی خلاصه‌سازی یا جمع‌بندی باشد.