معنی فارسی somatization
B2تعبیر روانی به علائم جسمی که نشاندهنده ناامنی یا اضطراب است.
The expression of psychological distress as physical symptoms without a medical cause.
- noun
noun
معنی(noun):
The generation of physical symptoms of a psychiatric condition such as anxiety
example
معنی(example):
سوماتیزیشن زمانی است که مشکلات روانی به صورت علائم فیزیکی نمایان میشوند.
مثال:
Somatization is when psychological distress manifests as physical symptoms.
معنی(example):
افراد مبتلا به سوماتیزیشن ممکن است دردی احساس کنند که علت پزشکی واضحی ندارد.
مثال:
People with somatization may feel pain without a clear medical cause.
معنی فارسی کلمه somatization
:
تعبیر روانی به علائم جسمی که نشاندهنده ناامنی یا اضطراب است.