معنی فارسی somatotonia
B1سماتوتونیا، به حالت کلی توانایی بدن در حفظ پایداری و کنترل موقعیت بر میگردد.
The concept related to the physical and muscular stability of the body.
- NOUN
example
معنی(example):
سماتوتونیا به توانایی بدن فیزیکی برای حفظ پایداری اشاره دارد.
مثال:
Somatotonia refers to the physical body’s ability to maintain stability.
معنی(example):
افرادی که سماتوتونیا دارند ممکن است حس قوی از حضور فیزیکی داشته باشند.
مثال:
People with somatotonia may have a strong sense of physical presence.
معنی فارسی کلمه somatotonia
:
سماتوتونیا، به حالت کلی توانایی بدن در حفظ پایداری و کنترل موقعیت بر میگردد.