معنی فارسی somepart

B1

بخشی که ممکن است در یک کل یا کلّیت باشد.

A portion that may be part of a whole.

example
معنی(example):

قسمت خاصی از پروژه نیاز به بازنگری دارد.

مثال:

Some part of the project needs to be revised.

معنی(example):

او به دنبال یک قسمت برای تعویض در ماشینش است.

مثال:

He is looking for some part to replace in his machine.

معنی فارسی کلمه somepart

: معنی somepart به فارسی

بخشی که ممکن است در یک کل یا کلّیت باشد.