معنی فارسی somewhy
B1دلیلی ناواضح یا غیرقابل توضیح که باعث وقوع چیزی میشود، معمولاً برای بیان شک یا سردرگمی در مورد یک وضعیت.
A reason that is unclear or not explicitly stated, often used to express confusion or uncertainty about a situation.
- OTHER
example
معنی(example):
نمیدانم چرا او به مهمانی نیامد.
مثال:
I don't know somewhy he didn't come to the party.
معنی(example):
به دلایلی، پروژه به طور غیرمنتظرهای به تأخیر افتاد.
مثال:
Somewhy, the project got delayed unexpectedly.
معنی فارسی کلمه somewhy
:
دلیلی ناواضح یا غیرقابل توضیح که باعث وقوع چیزی میشود، معمولاً برای بیان شک یا سردرگمی در مورد یک وضعیت.