معنی فارسی sommer
A1تابستان، فصل سرما و فعالیت‌های گوناگون در سطح بیرون از خانه.
The warmest season of the year, occurring between spring and autumn.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
Just because; answer to questions (especially "why" questions) that you do not want to answer or don't have a specific answer for.
مثال:
Why do I have to go to school? Sommer.
example
معنی(example):
در تابستان، بسیاری از مردم از فعالیت‌های بیرونی لذت می‌برند.
مثال:
During sommer, many people enjoy outdoor activities.
معنی(example):
تابستان فصل گرما و رشد است.
مثال:
Sommer is the season of warmth and growth.
معنی فارسی کلمه sommer
:
تابستان، فصل سرما و فعالیت‌های گوناگون در سطح بیرون از خانه.
