معنی فارسی somnific

B2

خواب‌آور، به چیزی اشاره دارد که ایجاد خواب یا تسهیل خواب را ممکن می‌سازد.

Causing or inducing sleep.

adjective
معنی(adjective):

Causing sleep; somniferous.

example
معنی(example):

موسیقی آرام یک کیفیت خواب‌آور داشت که همه را آرام کرد.

مثال:

The soft music had a somnific quality that relaxed everyone.

معنی(example):

او از گیاهان خواب‌آور در چای خود برای کمک به بی‌خوابی استفاده کرد.

مثال:

He used somnific herbs in his tea to help with insomnia.

معنی فارسی کلمه somnific

: معنی somnific به فارسی

خواب‌آور، به چیزی اشاره دارد که ایجاد خواب یا تسهیل خواب را ممکن می‌سازد.