معنی فارسی sonder

B2

سوندری، احساس درک و قدردانی از زندگی و تجربیات دیگران.

The realization that each random passerby has a life as vivid and complex as your own.

example
معنی(example):

او هنگام پیاده‌روی در شهر شلوغ حس سوندری را تجربه کرد.

مثال:

He felt a sense of sonder while walking through the crowded city.

معنی(example):

تجربه سوندری باعث شد او به داستان‌های دیگران بیشتر ارج بنهد.

مثال:

Experiencing sonder made her appreciate other people's stories.

معنی فارسی کلمه sonder

: معنی sonder به فارسی

سوندری، احساس درک و قدردانی از زندگی و تجربیات دیگران.