معنی فارسی songy

B1

به سبکی که نشان‌دهنده کیفیت یا حالت آهنگ باشد.

Having the characteristics of a song; melodious.

example
معنی(example):

من سبک نوشتاری آهنگین او را دوست دارم.

مثال:

I love her songy style of writing.

معنی(example):

او همیشه به شیوه‌ای آهنگین زمزمه می‌کند.

مثال:

He's always humming in a songy manner.

معنی فارسی کلمه songy

: معنی songy به فارسی

به سبکی که نشان‌دهنده کیفیت یا حالت آهنگ باشد.