معنی فارسی sonnetted
B2سونت نوشتن، عمل نوشتن در قالب سونات را توصیف میکند.
To have written in the form of a sonnet, typically expressing emotions or ideas.
- VERB
example
معنی(example):
او احساساتش را درباره عشق به سونات نوشت.
مثال:
She sonnetted her feelings about love.
معنی(example):
او به طرز زیبایی سونات نوشت و جوهر طبیعت را به تصویر کشید.
مثال:
He sonnetted beautifully, capturing the essence of nature.
معنی فارسی کلمه sonnetted
:
سونت نوشتن، عمل نوشتن در قالب سونات را توصیف میکند.