معنی فارسی sonorescent
B2سونورسنت، مادهای که در پاسخ به صدا یا ارتعاشات صوتی درخشندگی نشان میدهد.
A substance that emits light in response to sound or sound vibrations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مواد سونورسنت با ارتعاشات صوتی میدرخشند.
مثال:
The sonorescent material glows with sound vibrations.
معنی(example):
هنرمندان از المانهای سونورسنت در نصبهای هنری خود استفاده میکنند.
مثال:
Artists use sonorescent elements in their installations.
معنی فارسی کلمه sonorescent
:
سونورسنت، مادهای که در پاسخ به صدا یا ارتعاشات صوتی درخشندگی نشان میدهد.