معنی فارسی sophic
B1وابسته به حکمت، به ویژه در زمینههای علمی و فلسفی.
Pertaining to wisdom or knowledge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد سوفیک، دانش رایج را به چالش میکشد.
مثال:
The sophic approach challenges conventional wisdom.
معنی(example):
بسیاری از نظریههای سوفیک در فلسفه غربی بنیادی هستند.
مثال:
Many sophic theories are foundational in western philosophy.
معنی فارسی کلمه sophic
:
وابسته به حکمت، به ویژه در زمینههای علمی و فلسفی.