معنی فارسی sophiology
C2شاخهای از علوم انسانی که به مطالعه حکمت و طبیعت آن میپردازد.
The study or philosophy of wisdom.
- NOUN
example
معنی(example):
سوفیولوژی طبیعی حکمت را بررسی میکند.
مثال:
Sophiology explores the nature of wisdom.
معنی(example):
در مطالعات دینی، سوفیولوژی اهمیت قابل توجهی دارد.
مثال:
In religious studies, sophiology has significant importance.
معنی فارسی کلمه sophiology
:
شاخهای از علوم انسانی که به مطالعه حکمت و طبیعت آن میپردازد.