معنی فارسی sophistries
C1فریب‌های منطقی، استدلال‌های پیچیده و گمراه‌کننده که برای توجیه یک نظر یا عقیده استفاده می‌شوند.
Clever but misleading arguments, often used to deceive.
- noun
noun
معنی(noun):
Cunning, sometimes manifested as trickery.
معنی(noun):
The art of using deceptive speech or writing.
معنی(noun):
An argument that seems plausible, but is fallacious or misleading, especially one devised deliberately to be so.
example
معنی(example):
استدلال‌های سیاستمدار پر از فریب‌های منطقی بود.
مثال:
The politician's arguments were full of sophistries.
معنی(example):
فریب‌های منطقی که او برای گیج کردن شما به کار می‌برد را جدی نگیرید.
مثال:
Don't fall for the sophistries he uses to confuse you.
معنی فارسی کلمه sophistries
:
فریب‌های منطقی، استدلال‌های پیچیده و گمراه‌کننده که برای توجیه یک نظر یا عقیده استفاده می‌شوند.
