معنی فارسی sorbing

B1

عمل جذب به معنای گرفتن یا اندوختن مواد توسط یک ماده دیگر است.

The process of absorbing or accumulating substances.

example
معنی(example):

فرایند جذب در سیستم‌های فیلتراسیون ضروری است.

مثال:

The process of sorbing is essential in filtration systems.

معنی(example):

جذب آلاینده‌ها می‌تواند به تمیز کردن آب کمک کند.

مثال:

Sorbing pollutants can help clean the water.

معنی فارسی کلمه sorbing

: معنی sorbing به فارسی

عمل جذب به معنای گرفتن یا اندوختن مواد توسط یک ماده دیگر است.