معنی فارسی sordidness

B2

زشت‌کاری، وضعیت یا ویژگی‌ای که نشان‌دهنده بدی، نفرت یا غیر اخلاقی بودن است.

The quality of being vile or filthy; a state of moral degradation.

example
معنی(example):

زشت‌کاری این جرم همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The sordidness of the crime shocked everyone.

معنی(example):

او نمی‌توانست زشتی وضعیت را نادیده بگیرد.

مثال:

She could not ignore the sordidness of the situation.

معنی فارسی کلمه sordidness

: معنی sordidness به فارسی

زشت‌کاری، وضعیت یا ویژگی‌ای که نشان‌دهنده بدی، نفرت یا غیر اخلاقی بودن است.