معنی فارسی sorrowing

B1

اندوهگین، احساس ناراحتی و درد به دلیل فقدان یا ناکامی.

Feeling or showing grief or sadness, especially due to loss.

verb
معنی(verb):

To feel or express grief.

معنی(verb):

To feel grief over; to mourn, regret.

noun
معنی(noun):

The act of feeling sorrow.

example
معنی(example):

او به خاطر از دست دادن حیوان خانگی‌اش اندوهگین بود.

مثال:

She was sorrowing over the loss of her pet.

معنی(example):

او پس از شنیدن خبر بد در سکوت اندوهینی نشسته بود.

مثال:

He sat in sorrowing silence after hearing the bad news.

معنی فارسی کلمه sorrowing

: معنی sorrowing به فارسی

اندوهگین، احساس ناراحتی و درد به دلیل فقدان یا ناکامی.