معنی فارسی sortal
B2اصطلاحات sortal به مفاهیم یا اشیاء خاص مربوط است و به دسته‌بندی کمک می‌کند.
Referring to a term that indicates a type or category of things.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A type of universal that defines a particular sort of object
adjective
معنی(adjective):
Of or pertaining to a sort, or kind.
معنی(adjective):
Having the character of a sortal.
example
معنی(example):
اصطلاح sortal به طبقه‌بندی درست اشیاء کمک می‌کند.
مثال:
The sortal term helps to classify the objects correctly.
معنی(example):
در فلسفه، یک نوع اصطلاح برای دسته‌بندی موجودات استفاده می‌شود.
مثال:
In philosophy, a sortal is used to categorize entities.
معنی فارسی کلمه sortal
:
اصطلاحات sortal به مفاهیم یا اشیاء خاص مربوط است و به دسته‌بندی کمک می‌کند.
