معنی فارسی soshed

B1

سوش کردن، به معنی پریدن یا جنب و جوش میان‌خوشی یا هیجان.

To jump or move around excitedly or energetically.

example
معنی(example):

او در هیجان کل زمین را سوش کرد.

مثال:

He soshed the entire floor in excitement.

معنی(example):

بچه‌ها حین بازی در همه جا سوش کردند.

مثال:

The kids soshed all over the place while playing.

معنی فارسی کلمه soshed

: معنی soshed به فارسی

سوش کردن، به معنی پریدن یا جنب و جوش میان‌خوشی یا هیجان.