معنی فارسی sosoish
B1به معنای حالت معمولی و بیهیجان، بدون کیفیت خاصی.
Characterized by mediocrity; unremarkable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرش او بسیار معمولی است؛ هیچ چیزی جالب نیست.
مثال:
His attitude is very sosoish; nothing stands out.
معنی(example):
طعم غذا معمولی بود و مشابه شام هفته گذشته بود.
مثال:
The food tasted sosoish, similar to last week's dinner.
معنی فارسی کلمه sosoish
:
به معنای حالت معمولی و بیهیجان، بدون کیفیت خاصی.