معنی فارسی soulstirring

B2

برانگیختن روح، به معنای ایجاد عواطف عمیق و قوی در دیگران.

Causing strong feelings of emotion or inspiration.

example
معنی(example):

اجرای آن احساسات را برانگیخت و همه را در اشک فرو برد.

مثال:

The performance was soulstirring and left everyone in tears.

معنی(example):

سخنرانی برانگیزاننده او بسیاری در مخاطبان را الهام بخشید.

مثال:

Her soulstirring speech inspired many in the audience.

معنی فارسی کلمه soulstirring

: معنی soulstirring به فارسی

برانگیختن روح، به معنای ایجاد عواطف عمیق و قوی در دیگران.