معنی فارسی soundbox
B2محفظه‌ای که صدا را تقویت و پخش می‌کند، معمولاً در وسایل صوتی.
A casing that enhances and projects sound, often used in audio equipment.
- noun
noun
معنی(noun):
The open chamber (resonator) of a stringed musical instrument, which intensifies its tone.
example
معنی(example):
جعبه صدایی اجراهای موزیسین را در این رویداد تقویت کرد.
مثال:
The soundbox amplified the musician's performance at the event.
معنی(example):
او جعبه صدا را به طور استراتژیک قرار داد تا دامنه موسیقی را افزایش دهد.
مثال:
She placed the soundbox strategically to enhance the music's reach.
معنی فارسی کلمه soundbox
:
محفظه‌ای که صدا را تقویت و پخش می‌کند، معمولاً در وسایل صوتی.
