معنی فارسی soupy
B1 /ˈsupi/آبکی، به غذایی اطلاق میشود که حاوی مقدار زیادی مایع باشد.
Containing a lot of liquid; watery.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Resembling soup; creamy.
معنی(adjective):
Extravagant sentimental; slushy.
example
معنی(example):
خورشت برای سلیقه من خیلی آبکی بود.
مثال:
The stew was too soupy for my taste.
معنی(example):
در روزهای بارانی، من عاشق خوردن یک وعده آبکی هستم.
مثال:
On a rainy day, I love having a soupy meal.
معنی فارسی کلمه soupy
:
آبکی، به غذایی اطلاق میشود که حاوی مقدار زیادی مایع باشد.