معنی فارسی southern-fried
B2غذای سرخ شده به سبکی که معمولاً در مناطق جنوبی ایالات متحده سرو میشود و به دلیل ترد بودن و طعم خاصش شناخته میشود.
Food that is deep-fried, particularly in a Southern American style, often characterized by a crispy texture.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرغ سرخ شده به سبک جنوبی ترد و خوشمزه است.
مثال:
Southern-fried chicken is crispy and delicious.
معنی(example):
دوست دارم که در نمایشگاه شهرستان غذاهای سرخ شده به سبک جنوبی بخورم.
مثال:
I love having southern-fried foods at the county fair.
معنی فارسی کلمه southern-fried
:
غذای سرخ شده به سبکی که معمولاً در مناطق جنوبی ایالات متحده سرو میشود و به دلیل ترد بودن و طعم خاصش شناخته میشود.