معنی فارسی sowan

B1

سوان به دوره‌ای اطلاق می‌شود که در آن کشاورزان برای کشت و کار آماده می‌شوند.

The act or period of sowing seeds or crops.

example
معنی(example):

او باید قبل از آمدن زمستان برای سوان برنامه‌ریزی کند.

مثال:

He had to plan for the sowan before winter came.

معنی(example):

دوره سوان برای کشاورزان در این منطقه حیاتی است.

مثال:

The sowan period is crucial for farmers in the region.

معنی فارسی کلمه sowan

: معنی sowan به فارسی

سوان به دوره‌ای اطلاق می‌شود که در آن کشاورزان برای کشت و کار آماده می‌شوند.