معنی فارسی spaciality

B2

فضایی بودن، ویژگی‌های مربوط به فضا و چگونگی استفاده از آن.

The quality of being spatial; relating to space.

example
معنی(example):

فضایی بودن طراحی یک حس باز بودن ایجاد می‌کند.

مثال:

The spaciality of the design creates a sense of openness.

معنی(example):

هنرمندان اغلب به فضایی بودن آثار خود می‌پردازند.

مثال:

Artists often explore the spaciality in their works.

معنی فارسی کلمه spaciality

: معنی spaciality به فارسی

فضایی بودن، ویژگی‌های مربوط به فضا و چگونگی استفاده از آن.