معنی فارسی spacialized
B1به وضعیت یا ویژگی اشیاء یا طرحهایی اطلاق میشود که با جنبههای فضایی سازماندهی شدهاند.
Describes a layout or design that emphasizes spatial arrangements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
چیدمان فضایی شده موزه تجربه بازدیدکنندگان را بهبود میبخشد.
مثال:
The spacialized layout of the museum enhances visitor experience.
معنی(example):
رویکرد فضایی شده او به پروژه منجر به طراحی منسجمتری شد.
مثال:
His spacialized approach to the project resulted in a more coherent design.
معنی فارسی کلمه spacialized
:
به وضعیت یا ویژگی اشیاء یا طرحهایی اطلاق میشود که با جنبههای فضایی سازماندهی شدهاند.