معنی فارسی spadelike
B1شکل یا ظاهری شبیه بیل.
Resembling or characteristic of a spade.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ابزار شکل بیل مانندی دارد که کار کندن را آسانتر میکند.
مثال:
The tool has a spadelike shape that makes digging easier.
معنی(example):
وضعیت بدن او هنگام کندن زمین بیل مانند بود.
مثال:
His posture was spadelike as he dug into the earth.
معنی فارسی کلمه spadelike
:
شکل یا ظاهری شبیه بیل.