معنی فارسی spald

B1

اسپالد، حرکت سریع یا حرکتی نمایشی که با دست انجام می‌شود.

A quick gesture or display made with the hand.

example
معنی(example):

او با دستش در هوا یک اسپالد درست کرد.

مثال:

He made a spald with his hand in the air.

معنی(example):

اسپالد در حین اجرا تأثیرگذار بود.

مثال:

The spald was impressive during the performance.

معنی فارسی کلمه spald

: معنی spald به فارسی

اسپالد، حرکت سریع یا حرکتی نمایشی که با دست انجام می‌شود.