معنی فارسی span-

B1

پوشاندن یا عبور از یک فاصله یا محدوده.

To extend across a distance or an area.

example
معنی(example):

شما می‌توانید فاصله را با یک پرش بلند بپوشانید.

مثال:

You can span the distance with a long jump.

معنی(example):

پل رودخانه را پوشش خواهد داد.

مثال:

The bridge will span the river.

معنی فارسی کلمه span-

: معنی span- به فارسی

پوشاندن یا عبور از یک فاصله یا محدوده.