معنی فارسی spantoon

B1

نوعی سلاح یا ابزار که معمولاً در فرهنگ‌های بومی به کار می‌رود.

A ceremonial weapon or tool traditionally used by indigenous cultures.

example
معنی(example):

اسپانتون به عنوان سلاح تشریفاتی توسط قبیله بومی استفاده می‌شد.

مثال:

The spantoon was used as a ceremonial weapon by the indigenous tribe.

معنی(example):

او اسپانتون را روی دیوار به عنوان یک قطعه تزئینی آویزان کرد.

مثال:

He hung the spantoon on the wall as a decorative piece.

معنی فارسی کلمه spantoon

: معنی spantoon به فارسی

نوعی سلاح یا ابزار که معمولاً در فرهنگ‌های بومی به کار می‌رود.