معنی فارسی spare parts
B1قطعاتی که به عنوان جایگزین برای قطعات خراب یا آسیب دیده در ماشینآلات یا تجهیزات استفاده میشوند.
Additional components kept on hand for replacement of malfunctioning parts.
- noun
noun
معنی(noun):
A component of any manufactured goods, kept in reserve to replace one that fails; a spare.
example
معنی(example):
ما قطعات یدکی برای ماشین خراب شده سفارش دادیم.
مثال:
We ordered spare parts for the broken machine.
معنی(example):
قطعات یدکی برای تعمیرات سریع ضروری هستند.
مثال:
Spare parts are essential for quick repairs.
معنی فارسی کلمه spare parts
:
قطعاتی که به عنوان جایگزین برای قطعات خراب یا آسیب دیده در ماشینآلات یا تجهیزات استفاده میشوند.