معنی فارسی spareful

B1

صرفه‌جو، کسی که در استفاده از منابع و انرژی احتیاط می‌کند.

Being careful and economical with resources or money.

example
معنی(example):

او در استفاده از منابع خود بسیار صرفه‌جو بود.

مثال:

He was very spareful with his resources.

معنی(example):

صرفه‌جویی می‌تواند به صرفه‌جویی در طول زمان منجر شود.

مثال:

Being spareful can lead to savings over time.

معنی فارسی کلمه spareful

: معنی spareful به فارسی

صرفه‌جو، کسی که در استفاده از منابع و انرژی احتیاط می‌کند.