معنی فارسی sparking plug
B1شمع جرقهای، قطعهای که جرقهای را در موتور برای احتراق سوخت تولید میکند.
A device in the engine that produces a spark to ignite the air-fuel mixture.
- noun
noun
معنی(noun):
Spark plug
example
معنی(example):
مکانیک شمع جرقهای قدیمی را با یک شمع جدید تعویض کرد.
مثال:
The mechanic replaced the old sparking plug with a new one.
معنی(example):
یک شمع جرقهای معیوب میتواند باعث کار نکردن موتور نیز شود.
مثال:
A faulty sparking plug can cause engine misfires.
معنی فارسی کلمه sparking plug
:
شمع جرقهای، قطعهای که جرقهای را در موتور برای احتراق سوخت تولید میکند.