معنی فارسی sparrygrass
B1علف سپری، یک نوع گیاه علفی که به طور معمول در محیطهای باز و طبیعی رشد میکند.
A type of grass characterized by its fine texture, often found in open fields.
- NOUN
example
معنی(example):
میدان با علفهای سپری پوشیده شده بود که برای پیک نیک عالی بود.
مثال:
The field was covered in sparrygrass, perfect for a picnic.
معنی(example):
علفهای سپری در بسیاری از مناطق معتدل یافت میشوند.
مثال:
Sparrygrass can be found in many temperate regions.
معنی فارسی کلمه sparrygrass
:
علف سپری، یک نوع گیاه علفی که به طور معمول در محیطهای باز و طبیعی رشد میکند.