معنی فارسی spartled

B1

اسپارتلد، حالت هیجان یا شگفتی ناگهانی را توصیف می‌کند که ممکن است در زمان‌های خاصی رخ دهد.

A state of sudden excitement or astonishment occurring at specific moments.

example
معنی(example):

او بعد از دریافت خبر خوب دبلیزر شد.

مثال:

He was spartled with excitement after receiving the good news.

معنی(example):

جمعیت به هنگام روشن شدن آتش‌بازی در آسمان دزدیده شد.

مثال:

The crowd was spartled as the fireworks lit up the sky.

معنی فارسی کلمه spartled

: معنی spartled به فارسی

اسپارتلد، حالت هیجان یا شگفتی ناگهانی را توصیف می‌کند که ممکن است در زمان‌های خاصی رخ دهد.