معنی فارسی spass
B1اسپاس، به معنای انقباض ناگهانی یا حالت غیرقابل کنترل است.
A sudden involuntary contraction or spasm.
- NOUN
example
معنی(example):
انقباض ناگهانی همه را در اتاق شگفتزده کرد.
مثال:
The sudden spass surprised everyone in the room.
معنی(example):
او حین بلند کردن وزنهها دچار انقباض شد.
مثال:
He experienced a spass while lifting weights.
معنی فارسی کلمه spass
:
اسپاس، به معنای انقباض ناگهانی یا حالت غیرقابل کنترل است.